متاسفانه مصرف خودسرانه دارو در کشور ما مرسوم شده است و در واقع افراد برای درمان فوری برخی بیماریها به سرعت به سراغ تهیه داروها میروند و بدین منظور با مراجعه به داروخانه ها اقدام به خرید دارو می نمایند. امروزه معمولا مردم به دلیل فرهنگ نادرست مصرف دارو، داروهای بیشتری را از داروخانهها تهیه می کنند تا برای روز مبادا استفاده کنند.
اولین اشکال این موضوع به لحاظ فرهنگی این است که بچه ها با این فرهنگ آشنا می شوند و به نسل بعد هم منتقل می شود. نکته دیگر اینکه استفاده خودسرانه دارو می تواند باعث تخفیف موقت علایم و پنهان نمودن بیماری گردد و حتی در صورت مراجعه به پزشک می تواند موجب اشتباه تشخیص شود.
بعلت بیخبری مردم از تداخلات دارویی مصرف خودسرانه دارو می تواند موجب بروز تداخلات فراوان دارو با دارو و دارو با غذا شود. به گفته وی این تداخلات دارویی نه تنها گاها می تواند خطرناک و تهدید کننده حیات باشد، بلکه می تواند هزینه های گزافی را به بدنه نظام سلامت کشور تحمیل نماید.
خاصیت و عملکرد یک دارو همیشه در افرادی با شرایط متفاوت یکسان نیست و حتی میتواند عوارض زیادی را برای مصرفکننده بهمراه داشته باشد.
تجویز منطقی دارو یعنی اینکه یک داروی مناسب توسط یک پزشک یا یک متخصص مربوطه برای یک بیماری خاص در یک زمان معین تجویز گردد، به بیان دیگر تجویز منطقی دارو یعنی اینکه پزشک بر اساس تشخیص بیماری و ارزیابی سیر بیماری برای یک بیمار مشخص، یک داروی خاص را با شکل دارویی و دوز مناسب تجویز نماید.
پرداخت هزینه درمان معمولا توسط دولت یا یک شرکت بیمه گر و یا مستقیما از طرف بیمار، بر تصمیم گیری تاثیر می گذارد. (واترپیک یک وسیله کاربردی برای بهداشت دهان)
داروی شیمیایی، تیغ تیز دولبه
اگر زمان خیلی کوتاهی را برای تامل و درنگ در اسناد و متون پزشکی و داروسازی تخصیص داده و نگاهی هرچند کوتاه و اجمالی در این عرصه از علم داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که اغلب این اسناد و متون داروهای با ترکیب شیمیایی را به مثابه تیغ دو لبهای تلقی کردهاند که یک لبه تیز آن متوجه عوامل بیماریزا و دردآفرین در بدن انسانها بوده و لبه تیز دیگر آن به علت عدم آگاهی از مصرف صحیح دارو، جان انسانها را مورد تهدید قرار میدهد؛ تا جایی که ممکن است منجر به مرگ یا در حداقل شرایط، سبب اختلال در سیستم رفتاری و عملکردی اعضای بدن و مسمومیتهای دارویی شود. بنابراین، همواره باید در نظر داشت که مصارف ناآگاهانه داروهای شیمیایی میتواند پیامدهای ناگواری را به دنبال داشته باشد.
خوددرمانی، چالش پیشروی نظام سلامت
با تاملی در آمار و ارقام ارائه شده برای نظام سلامت کشور، به راحتی میتوان دریافت که میزان تجویز داروها از سوی جامعه پزشکی با توجه به جمعیت کشور و وضعیت همهگیرشناسی (اپیدمیولوژیک) بیماریها قرابت و همخوانی ندارد. در واقع، آمار تجویزها توسط پزشکان در قیاس با مراجعات مردمی به داروخانهها برای تهیه دارو بسیار محدود بوده و این امر به خودی خود حکایت از چالش بزرگی در نظام سلامت کشور دارد که با عنوان «خوددرمانی یا مصرف خودسرانه دارو» در سطح جامعه شناخته میشود. این مساله مهم، الزاما به معنای مصرف خودسرانه یک داروی صنعتی یا دستساز توسط افراد بیمار بدون نظر پزشک معالج نیست؛
بلکه میتواند جنبههای دیگری همچون دستیابی به داروهای بدون تجویز متخصص (با نظر اعضای خانواده یا دوستان و آشنایان)، استفاده از داروهای تجویز شده قبلی توسط پزشک در موارد مشابه بیماری یا درد، تقسیم داروهای تجویز شده توسط پزشک برای یک نفر در بین اعضای خانواده و آشنایان، مصرف داروهای اضافی باقیمانده در منزل و خودداری از عمل کردن به تجویز داروی اصلی پزشک را نیز شامل شود. به جرات میتوان گفت ایران یکی از بزرگترین کشورهای مصرفکننده داروهای خانواده آنتیبیوتیک، مولتیویتامین و مُسکّن در سطح جهان است و فرهنگ غلط خوددرمانی و تجویز بیش از اندازه دارو توسط پزشکان عمومی، از جمله مواردی هستند که گرایش مردم به این سمت را روز به روز بیشتر میکند.
نقش داروخانهها در راستای خودمصرفی دارو
یکی از مهمترین و اصلیترین دلایل مصرف خودسرانه دارو در ایران به نقش داروخانهها در مراجعات بیماران و افراد نیازمند به دارو بازمیگردد. داروخانهها در اغلب موارد به سهولت دارو را در اختیار افراد بیمار و نیازمند به دارو قرار میدهند. حتی در موارد خاص نیز با اندکی اصرار از سوی مراجعان، افراد شاغل در داروخانه تسلیم این امر میشوند. از این رو، این نهاد صنفی بهرغم جایگاه خاصی که در نظام سلامت کشور دارد، در مصرف خودسرانه داروها و خوددرمانی افراد بیمار نقش مهمی را ایفا میکند.
حتی در بسیاری از مواقع، داروخانهها با در اختیار قرار دادن اقلام دارویی در دسترس بیماران بدون نسخه و تجویز پزشک (گاه از روی دلسوزیها و عواطف انسانی و گاه به دلیل مقاصد اقتصادی و تحقق تارگتهای فروش) سبب مراجعات متعدد نیازمندان به دارو و شدت گرفتن فرآیند خوددرمانی میشوند. شاید علت این امر، نبود یا ضعف نظارت بر فعالیت داروخانهها از سوی سازمانهای ذیصلاح و حتی خود موسسان داروخانهها باشد. اینکه سرانه مصرف دارو در ایران 3 تا 4 برابر مصرف استاندارد جهانی است، تا حد زیادی برگرفته از موارد فوق است. گزارشهای اخیر معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حاکی از آن است که در مجموع حدود 43درصد از مردم کشور بهصورت خودسرانه دارو مصرف میکنند، یعنی از هر 1000 نفر جمعیت ایرانی حدود 430 نفر فرهنگ غیرمنطقی و ناصحیح مصرف خودسرانه دارو را دنبال میکنند. افزون بر این، میانگین سطر نسخ اقلام دارویی در دنیا 2 قلم است، درحالیکه متوسط این شاخص در ایران بین 3 تا 5 قلم دارو است. (درباره بلیچینگ دندان)
دلایل خودمصرفی دارو و مهمترین آن در شرایط فعلی
خودمصرفی دارو در کشور به عنوان یک فرهنگ نابجا و غلط، دلایل متعددی دارد. عواملی نظیر نگهداری دارو در منزل، اعتقاد به بیخطر بودن مصرف خودسرانه داروها، نداشتن فرصت کافی برای مراجعه به پزشک، عدم دسترسی به پزشک به خاطر ناتوانی مالی، گرانی ویزیت پزشکان، تحویل دارو بدون تجویز پزشک توسط داروخانهها، بیاعتمادی به کیفیت داروها، ترجیح دادن داروهای خارجی به ایرانی، ترس و خجالت از معاینات پزشکی، شلوغی مطبها یا مراکز درمانی، ارزان بودن برخی از داروها، عدم احساس نیاز برای مراجعه به پزشک، تجربه درمان بیماریها و اعتیاد دارویی (در مورد کسانی که با کوچکترین احساس ناراحتی و ناخوشی دارو مصرف میکنند) از جمله عوامل ابتدایی یا ساده در راستای مصرف خودسرانه داروها در کشور هستند.
بررسیها حاکی از آن است که در بین عوامل فوق، مواردی چون ناتوانی مالی یا مشکلات اقتصادی افراد جامعه، دردسترس بودن و ارزانی برخی از داروها و فروش داروهای بدون نسخه پزشک در داروخانهها از جمله مهمترین موارد در تشدید مساله خودمصرفی یا مصرف خودسرانه اقلام دارویی در کشور هستند. آنچه این روزها با توجه به شرایط اقتصادی کشور و بحرانهای به وجود آمده در بخش اشتغال و درآمدزایی تشدید شده و نظام سلامت را نیز با مشکل مواجه کرده است، ناتوانی مالی و غیرمناسب بودن وضعیت معیشتی مردم برای مراجعه به پزشک و معالجه علمی و اساسی دردها و بیماریهای آنها تحت پروتکلهای درمانی است. این امر سبب شده تا افراد جامعه ایرانی فقط در موارد خاص و حاد در مراکز بیمارستانی و مطبها حضور یابند و به وسیله پزشکان معالجه و درمان شوند. هزینههای بالای درمانی، هزینه زیاد ویزیت شدن و زمانبر بودن پروتکل درمانی توصیه شده توسط پزشکان سبب شده تا اکثریت مردم با درآمد ناچیز به سمت و سوی مصرف خودسرانه داروها روی آورند.
بسیاری از دندانپزشکان در سطح پایتخت به عینه اذعان میدارند که مردم عموما برای کشیدن دندانهای خود به دندانپزشکیها مراجعه دارند و بحث ترمیم و خدمات ساخت دندان (ترمیم دندان و زیبایی، ایمپلنت، درمان ریشه، پریو، جراحی، ارتودنسی، ایجاد روکش، عصبکشی و…) با کمترین سطح از مشتریان مردمی مواجه شده است. ناگفته نماند که پوشش ضعیف خدمات بیمهای از سوی بیمههای درمانی نیز در کاهش مراجعات بیماران به مراکز درمانی و در نهایت، روی آوردن به خودمصرفی اقلام دارویی توسط آنها بیتاثیر نبوده است.
اثرات سوء اقتصادی و اجتماعی خودمصرفی دارو
به طور کلی، آمارها و ارقام ارائه شده در توضیحات قبل بیانگر چالشی بزرگ پیشروی نظام سلامت کشور است که میتواند افزون بر ایجاد اثرات منفی و مخرب بر وضعیت سلامت عمومی کشور، بازار دارویی را نیز دچار اختلال کند. اینکه به یکباره و در آنِواحد داروهایی مانند «فنیتویین»، «فاموتیدین»، «فلوکستین»، «کلیندامایسین»، «ریواستیگمین» و … یا آنتیبیوتیکهایی مانند «آموکسیسیلین»، «سفالکسین»، «کلیندامایسین»، «مترونیدازول»، «آزیترومایسین»، «پنیسیلینها» و … کمیاب میشوند و پس از مدتی کوتاه با افزایش قیمت در سطح بازار دارویی کشور ورود میکنند، معضلی است که میتواند نشات گرفته از مصارف خودسرانه دارو باشد.
افزون بر موارد فوق، ضرر مالی ناشی از مصرف بیرویه و خودسرانه دارو از یکسو و بار مالی ناشی از پیامدها و عوارض مصرف دارو از سوی دیگر، به اقتصاد کشور لطمه و خسارت قابل توجهی وارد میسازد. در سطح ملی، مصرف بیش از اندازه دارو سبب واردات بیرویه آن به کشور و افزایش هزینههای اقتصادی میشود. مصرف بیرویه و خودسرانه دارو توسط عموم مردم، از نظر اقتصادی برای کشور هزینهبر است و همین عامل حرکت به سمت تولید داروهای ژنریک را برای غلبه بر واردات کشور از ممالک دیگر ضروری میسازد؛ این امر میطلبد تا داروهایی در کشور تولید شوند و مورد استفاده قرار گیرند که با توجه به کیفیت و اثرگذاری بالا در فرآیند درمان دردها و بیماریها، بتوانند نیاز کشور به داروهایی با برندهای خارجی را برطرف کنند.
الگوبرداری از صنعت داروی کشورهایی چون آلمان و کانادا که غولهای داروسازی دنیا در راستای تولید داروهای ژنریک هستند، میتواند بسیاری از مسائل و مشکلات ناشی از کیفیت نامناسب داروها و مصارف خودسرانه آنها را حل و فصل کند. بالا بودن میزان قاچاق دارو و عرضه آن در بازار آزاد (با خارج شدن از داروخانهها و ورود مجدد به سیستم دارویی کشور و همچنین، خرید و فروش با قیمت آزاد) نیز عاملی است که از یکسو، سبب ایجاد روابط ناسالم زیادی در بازار دارویی کشور شده و از سوی دیگر، به دلیل در اختیار بودن اقلام دارویی بدون مجوز ولو به قیمت بالا، خودمصرفی یا خوددرمانی برخی از افراد جامعه (به ویژه افراد متمول) را در پی داشته است. باید توجه کرد که قاچاق دارو عامل مهمی در افزایش آمار مصرف دارو در کشور بوده و در رساندن اقلام دارویی پرفروش و پرمصرف به مرزهای خارج از کشور نیز موثر است؛ طی سالهای اخیر، برخی از افراد به دلیل داشتن رانت از فرصت تخصیص ارز 4200 تومانی به دارو سوءاستفاده و حجم زیادی دارو را به کشورهای همسایه قاچاق کردهاند تا در راستای سودجویی با قیمت ارز آزاد به فروش برسانند که این کار آنها به شکل کاذب آمار مصرف داروی کشور را نیز بالا برده است.
راهکارهای کاهش خوددرمانی و مصرف خودسرانه دارو
اینکه «چگونه میتوان مصرف خودسرانه دارو را در سطح کشور کاهش داد و وضعیت نامطلوب آن در نظام سلامت را مدیریت کرد؟» سوالی است که فعالان عرصه داروسازی و صنعت دارویی کشور به دنبال یافتن پاسخی مناسب برای آن هستند. به نظر میرسد مهمترین راهکار برای مقابله با خوددرمانی، کاهش بار اقتصادی وارد آمده بر نظام سلامت کشور از طریق کاهش هزینههای درمان (شامل هزینه ویزیت، دارو، آزمایش و …) است. بیمه همگانی، گسترش پوشش بیمهای مناسب برای داروهای گرانقیمت، فرهنگسازی و ارائه عوارض خوددرمانی در رسانههای همگانی، تعدیل قیمت داروهای ارزان، آموزش مسائل مربوط به فروش دارو به داروخانهداران، روی آوردن به طب سنتی، استفاده بیشتر از داروهای گیاهی، نظارت مداوم بر امر توزیع دارو در داروخانهها، افزایش آگاهی پزشکان در رابطه با تجویز منطقی داروها، افزایش کیفیت داروهای تولید داخل و تدوین برنامههای آموزشی موثر برای افزایش آگاهی و ارتقای نگرش و عملکرد افراد با استفاده از روشها و وسایل آموزشی مختلف میتوانند در راستای منطقی کردن مصارف داروها و مقابله با معضل خوددرمانی در کشور راهگشا باشند.
افزون بر این، مبارزه با قاچاق و عرضه دارو در بازار آزاد کشور که در نهایت منجر به افزایش خودمصرفی داروها میشود، تنها به کمک ایجاد پروندههای الکترونیک نسخهنویسی برای بیماران در مراکز بیمارستانی و داروخانهها امکانپذیر است. حذف ارز یارانهای 4200 تومانی نیز به شرط همکاری همهجانبه سازمانهای بیمهگر و عدم تحمیل فشار اقتصادی ناشی از افزایش قیمت داروها به مردم، میتواند در این رهگذر کارساز باشد..
به طورکلی در مورد عوارض و عواقب مصرف خودسرانه داروها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مورد اول: مردم بین اختلال افسردگی و احساس افسردگی خودشان بهسادگی نمیتوانند تمایز قائل شوند. کسانی که میتوانند تشخیص این دو را از هم بدهند مسلما روانپزشکان هستند. خیلی از افراد ممکن است مدت کوتاهی دچار حس افسردگی شوند و خودشان بهسراغ دارو بروند درحالیکه داروهای ضدافسردگی برای اختلالات افسردگی تجویز میشود.
مورد دوم: فرد غیرمطلع علائم یک اختلال را مدنظر قرار میدهد مانند بیخوابی که حداقل ۵۰ علت میتواند داشته باشد و فرد ممکن است خودسرانه آرامبخش مصرف کند اما با همین کار برای خود مشکلات زیادی میتواند درست کند؛ بهعنوان مثال، بیخوابی مانند دنداندرد است که فرد مسکن میخورد تا دردش را کم کند و ما با خوردن قرصهای خوابآور، علامت بیخوابی را از بین میبریم. درواقع، صورتمسئله را پاک میکنیم، بهجای آنکه آن را درمان کنیم. فرد چاقی که دچار آپنه (وقفه تنفسی) است و خروپف هم میکند، مصرف آرامبخش تا حد مرگ برایش خطرناک است یا اینکه در مورد افسردگیهای دوقطبی، بعضی از داروهای آرامبخش مانند کلونازپام و آمیتریپلیتین بیماری فرد را بدتر میکند. خیلی از افرادی که دارای بیخوابی هستند، شاید مشغله ذهنی یا اختلالات مربوط به خواب دارند که بسیاری از داروها، آنها را بدتر میکنند زیرا اول تشخیص داده نمیشود و فرد خودش علامت درمانی میکند.
مورد سوم: هر بیماری مانند افسردگی در افراد مختلف، خصوصیات مختلفی هم دارد. نتیجهاش این است که وقتی بخواهیم فرد را درمان کنیم، برای کسانی که مثلا افسردگیهای شدید همراه با اضطراب دارند، نباید فلوکستین تجویز کرد زیرا حال فرد را بدتر میکند. با توجه به نوع افسردگی، روانپزشکان داروهای مناسب تجویز میکنند. این درحالی است که اکثر افراد افسرده، خودسرانه فلوکستین مصرف میکنند.
مورد چهارم: هر روانپزشکی وقتی چند دارو تجویز میکند، سلسلهمراتبی از عوارض، تداخل، عواقب و اثرات آنها در نظر میگیرد؛ مثلا در مورد شخصی که داروهای فشارخون مصرف میکند، مسلما روانپزشک با گرفتن شرححال، باید داروهایی برایش تجویز کند که تداخلی با داروی قبلیاش نداشته باشد. این موردی است که خود بیمار درباره آن اطلاعات نداشته و به آن توجه ندارد و با مصرف خودسرانه سلامتی خود را در معرض تهدید قرار میدهند.
مورد پنجم: دوز و مقدار داروهای ضدافسردگی حتی در یک فرد که قبلا افسرده بوده، درمان شده و دوباره افسردگی به سراغش آمده، بنا به شرایط و علائم بالینی، متفاوت است. فرد نباید فکر کند چون داروهای قبلی برایش مفید بوده، اینبار هم ثمربخش است. این را باید بداند اگر دوباره افسردگی بهسراغش آمد، به روانپزشک معالجش رجوع کند.
مورد ششم: از آنجا که بیماران از نحوه شروع و میزان صحیح افزایش دوز دارو در بهبودیشان اطلاع ندارند؛ بنابراین ندانسته یا خیلی دارو مصرف میکنند یا مقدار آن را کم میکنند که مطمئنا برایشان ضرر دارد. از طرف دیگر، برخی از درمانهای افسردگی، ممکن است 60 ماه طول بکشد و برخی دو سال اما تغییر طول مدت مصرف دارو که چه مدتی باید به مصرف ادامه دهد، ممکن است در صورت قطع مصرف یا تغییر دوز آن بهصورت ناگهانی عود کند.
مورد هفتم: ممکن است شما در پنج نفر دو علائم مشترک ببینید، مانند تپش قلب و بیخوابی. اگر یک دارو برای آن شخص مفید بود، نمیتوان اذعان داشت همان دارو برای فرد دیگری نیز مفید خواهد بود و این مسئله ممکن است عواقب بدی را برای بیمار رقم بزند.
مورد هشتم: بعضی از بیمارانی با علائمی شبیه افسردگی در دستهبندی روانپزشکی اختلال دوقطبی جای میگیرند. داروهای ضدافسردگی برای این افراد ممنوع است بلکه باید داروهای تثبیتکننده خلق بخورند که این دسته از داروها با ضدافسردگیها بسیار متفاوت هستند اما اکثر افراد ممکن است متوجه تمییز این دو از هم نشوند و داروهای ضدافسردگی بخورند.
مورد نهم: وظیفه روانپزشک این است بعد از تجویز داروهای روانپزشکی، بعد از مدتی به کمک آزمایشات پزشکی و بررسیهای آزمایشی فرد، بهطور مرتب مخصوصا کلیه و کبد چک شود اما کسی که خوددرمانی میشود، هیچکدام یک از این بررسیها در مورد آنها انجام نمیشود.
مورد دهم: گاهی میشنویم از همکاران ما ازجمله پزشکان عمومی که به بیمارشان میگویند اگر اضطراب داری، این قرص آرامبخش را بخور، از نظر ما روانپزشکان باید شرححال کاملی در زمینههای کمخوابی یا پرخوابی، تغییرات اشتها، تعریق، تپش قلب، علائم گوارشی، سردشدن کف دست یا پا و… گرفته شود زیرا همه اینها ممکن است یکی از علائمی باشند که در اختلالات روانپزشکی دیده میشوند. حتی در مورد مصرف داروهای مسکن باید اشاره کرد که ممکن است فرد علایمی داشته باشد، مانند تنگینفس، دردهای گوارشی، سردرد، سوزش معده و… که از علائم افسردگی باشند و احتیاج به روانپزشک باشد و نباید به مصرف داروهای تسکینی مانند کلینیوم سیدی برای معده درد بپردازد چون ممکن است این اختلال ناشی از مورد دیگری باشد.